می خواهم سجاده ام را در انتهای منتهای اندیشه ات در آن دور دست های سبز پهن کنم...
میخواهم وجود دریای ات را در یابم و تفسیر نگاهت را در گلبرگ های لاله سرخ بخوانم....
خدایا....
دروازه های قنوت را بر رویم بگشا و رکوعم را با گلدسته های عشق اشنا کن و مرا از صفات عادی بشریت صاف گردان من که محتاج یک احساسم....
ای هستی من صدای این قلب شکسته ام را بشنو در ان لحظه که ذهن من از فواره ها بالاتر ،از زندگی پر بارتر و از امید سرشارتر خواهد شد. اجازه بده سجاده ام وسعتی بگیرد به منتهای دامن پر چین آسمان که پر از گل های ستاره است مانند یک دشت بزرگ که لبریز از پونه ها و پروانه هاست .
آه که چه ضیافت باشکوهی خواهد بود این عشق خدایی......
برچسب : نویسنده : pesarkhaleha بازدید : 232